در این مقاله علم سئو قصد دارم با مفهوم تجربه کاربری آشنا شویم و ببینیم این خصوصیت چگونه می تواند بر بهینه سازی سئو و بهبود در موتور های جستجو نقش داشته باشد.
تعریف تجربه کاربری چیست؟
تجربه کاربری (User Experience یا به اختصار UX) به نحوهای اشاره دارد که افراد با یک محصول، سرویس یا سیستم در طول تعامل خود با آن، احساسات، نظرات و تجربیاتشان را تجربه میکنند. UX بر اساس چگونگی ارتباط افراد با محصول، طراحی رابط کاربری (UI) ، امکانات سیستم، و جوانب دیگر تجربه آنها تعریف میشود.
بعد از تعریف تجربه کاربری بهتره، صحبت های فردی که در این زمینه شاخص است و حرف های زیادی برای گفتن دارد را بررسی کنیم تا از دیدگاه او نیز تعریف درستی از تجربه کاربری داشته باشیم.
دان نورمن کیست و درباره تجربه کاربری چه می گوید؟
دان نورمن (Don Norman) یک طراح و محقق در زمینههای رابط کاربری و تجربه کاربری است که به طور گسترده به عنوان یکی از متخصصان برجسته در این زمینه شناخته میشود. او در زمینه تجربه کاربری تأثیرگذار بوده است. نورمن کتابها و مقالات بسیاری در زمینههای مرتبط با طراحی و تجربه کاربری را به نگارش در آورده است.
دان نورمن با تأکید بر اهمیت توجه به نیازها و تجربیات انسانها در فرایند طراحی، مفاهیم کلیدی تجربه کاربری را به مخاطبان مطرح کرده و به ترویج رویکردهای انسانمحور پرداخته است.
دو رویکرد مهمی که دان نورمن با توجه به آن فعالیت داشته است “طراحی با تمرکز بر انسان”، “طراحی قابل فهم” می باشد. که به تعریف این این دو موضوع می پردازم:
یکی از مفاهیم مهمی که نورمن مطرح کرده است، “طراحی با تمرکز بر انسان” (Human-Centered Design) است. او اهمیت بسیاری به درک نیازها، توقعات و تجربیات انسانها در طراحی محصولات یا سیستمهای رایانهای میدهد. به عبارت دیگر، نورمن با تأکید بر اهمیت ارتباط مستقیم بین محصولات و خدمات با افراد استفادهکننده آنها، مبانی تجربه کاربری را مطرح میکند.
دان نورمن به مفهوم “طراحی قابل فهم” (Design for Understandability) نیز توجه دارد. او معتقد است که یک طراحی خوب باید برای انسانها قابل فهم باشد و به کاربران اجازه دهد تا به راحتی با محصول یا سیستم تعامل داشته و آن را فهمیده و استفاده کرد.
خوب حالا که با عمق موضوع تجربه کاربری آشنا شدیم باید در خصوص عناصر و اجزایی که در ساخت تجربه کاربری نقش دارند نیز آشنا شویم: پس
عناصر مختلف در محتوای UX شامل:
طراحی رابط کاربری (UI Design):
این عنصر به طراحی بخشهای گرافیکی و تعاملی محصول اشاره دارد. UI از طراحی دکمهها، فرمها، رنگها، فونتها و دیگر المانهای گرافیکی برای ارتباط با کاربر استفاده میکند.
استفاده آسان (Usability):
درستی و سهولت استفاده از محصول یکی از جنبههای مهم UX است. یک محصول با استفاده آسان، کاربران قادرند بدون مشکل از ویژگیها و امکانات استفاده کنند.
دسترسیپذیری (Accessibility):
تضمین اینکه محصول برای تمام کاربران، از جمله افراد با نیازهای ویژه، قابل دسترس است.
تجربه در طول زمان (User Journey):
شامل همه مراحل و نقاط تعامل کاربر با محصول، از اولین برخورد تا اتمام هدف موردنظر.
احساسات کاربر (User Emotions):
این عنصر به نحوهی احساسات و تجربیات احساسی کاربران در حین استفاده از محصول اشاره دارد. احساسات مثبت و نگرانیها به تجربه کاربری افزوده میشوند.
تعامل (Interactivity):
تجربه کاربری همچنین با توجه به تعاملات مختلفی است که کاربران با محصول دارند. این شامل کلیکها، کشیدن و رها کردن، و هر فعالیت دیگری است که تعامل کاربر را با محصول نمایش میدهد.
پاسخگویی (Responsiveness):
محصول باید قابلیت پاسخگویی به ابعاد مختلف صفحات نمایش (responsive design) را داشته باشد تا در اندازههای مختلف صفحات نمایش به درستی نمایش داده شود.
شخصیسازی (Personalization):
توانایی ارائه محتوای ویژه بر اساس نیازها و ترجیحات فردی کاربران.
همه این جنبهها به هم ترکیب شده و تأثیر گذاری بر تجربه کاربری نهایی دارند. هدف UX ایجاد یک تجربه جذاب، ساده، و کارآمد برای کاربران است.
جالب است بدانیم که سازمان جهانی استاندارد (ایزو) تجربه کاربری را چگونه تعریف میکند؟
ISO/IEC 9241-210 یک استاندارد بینالمللی است که به طراحی و ارزیابی کاربری متمرکز است و به صورت خاص به موضوع تجربه کاربری میپردازد. این استاندارد به توصیف روشهای تعریف، ارزیابی، و ارتقاء تجربه کاربری در تعامل با محصولات و سیستمهای رایانهای میپردازد.
استاندارد ISO/IEC 9241-210 تعریف رسمیای از تجربه کاربری ارائه نمیدهد، اما به زیرمجموعهها و عوامل مختلفی از تجربه کاربری اشاره دارد که میتوانند تأثیرگذار باشند، از جمله:
درک کاربر (User Understanding):
تجربه کاربری بهتر از توانایی کاربر در درک و استفاده از محصول یا سیستم تعریف شده است.
احساسات کاربر (User Feelings):
این عامل به نحوهی که کاربران احساس میکنند و تجربیات احساسیشان در تعامل با محصول یا سیستم میپردازد.
امکانات متناسب (Appropriateness of Functionality):
محصول یا سیستم باید قابلیت ارائه عملکردهای مناسب و مفید را به کاربران داشته باشد.
اطلاعات نهان (Hidden Information):
توانایی ارائه اطلاعات به کاربران به نحوهای که آنها از این اطلاعات بهترین استفاده را ببرند.
بهبود ادراک (Enhancement of Perception):
تعامل باید ادراک کاربر از محصول یا سیستم را بهبود بخشد.
استفاده آسان (Ease of Use):
تجربه کاربر باید بر اساس استفاده آسان و موثر از محصول یا سیستم تعریف شود.
هرچند که این استاندارد به طور مستقیم یک تعریف کلی از تجربه کاربری ارائه نمیدهد، اما با ارتباط موارد مختلفی که در این زمینه مطرح شده، مباحث مرتبط با تجربه کاربری را به سطح استاندارد بینالمللی میبرد.
با استاندارد های ایزو در زمینه تجربه کاربری آشنا شدیم حالا موضوعی که مطرح می شود این است که:
تجربه کاربری به چه درد ما می خورد؟
تجربه کاربری (UX) به عنوان یک جنبه کلان و حیاتی در طراحی محصولات و سرویسها، تأثیر مستقیم و غیرمستقیم بر بسیاری از جنبهها و اهداف تجاری دارد.
در زیر به برخی از مزایایی که تجربه کاربری برای مخاطبان ایجاد می کند، اشاره مینمایم:
مزایایی که تجربه کاربری برای مخاطبان ایجاد می کند چیست؟
رضایت کاربری و وفاداری مشتریان:
تجربه کاربری مؤثر میتواند به افزایش رضایت کاربران و وفاداری آنها نسبت به محصول یا خدمت کمک کند. کاربرانی که تجربه مثبتی از یک محصول یا سرویس دارند، احتمالاً به عنوان مشتریان وفادار به شرکت باز خواهند گشت.
کاهش نرخ خروج:
طراحی مناسب و تجربه کاربری بهبود یافته میتواند باعث کاهش نرخ خروج (باز ماندن کاربران) و افزایش مدت زمان استفاده از محصول یا سرویس شود.
تبلیغات مثبت و افزایش شهرت برند:
تجربه کاربری مثبت باعث ایجاد تبلیغات مثبت توسط خود کاربران میشود. این تأثیر ممکن است با انتشار نظرات مثبت در رسانههای اجتماعی یا گفتوگوهای شخصی ایجاد شود که به نوبه خود باعث افزایش شهرت برند میشود.
کاهش هزینهها در طول زمان:
یک طراحی مؤثر و تجربه کاربری بهتر میتواند هزینههای پشتیبانی کاهش یابد. افراد با یک محصول یا سرویس که ساده و قابل فهم است، کمتر نیاز به پشتیبانی فنی دارند.
افزایش ترافیک و جلب مشتریان جدید:
تجربه کاربری جذاب میتواند باعث افزایش ترافیک و جلب مشتریان جدید به وبسایت یا برند شود.
افزایش فروش:
تجربه کاربری بهبود یافته میتواند تأثیر مستقیمی بر فرآیند خرید داشته باشد و باعث افزایش فروش و تراکنشهای موفق شود.
رشد در بازار و رقابتی ماندگار:
شرکتها و برندها با داشتن تجربه کاربری مناسب توانایی رقابت در بازارهای پر رقابت را دارند و از نظر مشتریان خود ماندگارتر هستند.
تأثیر مستقیم بر سلامت مالی:
تجربه کاربری مستقیماً با سلامت مالی شرکت مرتبط است. رضایت کاربران و موفقیت در بازار میتواند به افزایش درآمد و سود منجر شود.
به طور کلی، تجربه کاربری به عنوان یک عامل حیاتی برای موفقیت تجاری و ارتباط مثبت با مشتریان می باشد.
یک تجربه کاربری ایده آل باید ترکیبی از سادگی، انعطافپذیری، ارتباط مؤثر با کاربر و سازگاری با نیازها و ترجیحات مختلف باشد.
در ادامه برخی از مواردی که تجربه کاربری میتواند در بهبود عملکرد کسب و کار و ارتباط با مشتریان نقش داشته باشد را بیان می کنم:
نقش تجربه کاربری در بهبود عملکرد کسب و کار و ارتباط با مشتریان
تفکر استراتژیک و نقشه راه کسب و کار:
تجربه کاربری میتواند به شرکتها کمک کند تا با درک بهتری از نیازها و ترجیحات مشتریان، استراتژیهای موثرتری را تدوین کنند و نقشه راههای مختلف کسب و کار را بهبود بخشند.
منطقیترین استفاده از منابع و زمان:
طراحی بهتر و تجربه کاربری مؤثر باعث میشود که کاربران به سرعت و بدون مشکلات از محصولات یا سرویسها استفاده کنند، که در نهایت به بهینهسازی زمان و منابع اختصاصی برای پاسخ به نیازهای کاربران کمک میکند.
توسعه و نوآوری محصول:
با درک دقیق از نیازها و بازخوردهای مشتریان، شرکتها میتوانند محصولات و خدمات خود را بهبود داده و نوآوری در زمینه طراحی و ارائه محصولات داشته باشند.
پیشگیری از خطاها و مشکلات:
تجربه کاربری قوی باعث کاهش احتمال خطاها و مشکلات در استفاده از محصولات میشود، که این موضوع به کاهش هزینههای پشتیبانی و تعمیرات مرتبط با مشکلات کاربران منجر میشود.
تطابق با تغییرات بازار:
تجربه کاربری مناسب به شرکتها این امکان را میدهد تا با تغییرات بازار و نیازهای جدید مشتریان همگام شوند و سریعاً به موارد جدید پاسخ دهند.
تأثیر بر SEO (سئو):
یک تجربه کاربری مثبت میتواند به بهبود عملکرد سئو و رتبهبندی در موتورهای جستجو کمک کند، زیرا گوگل و سایر موتورهای جستجو توجه زیادی به تجربه کاربری در سایتها میپردازند.
مطمئن کردن از حفاظت اطلاعات و حریم خصوصی:
طراحی تجربه کاربری باید به گونهای باشد که اطلاعات مشتریان حفظ شود و از حریم خصوصی آنها پشتیبانی شود.
به طور کلی، تجربه کاربری به عنوان یک مولفه چندجانبه و گسترده، تأثیرات گستردهای بر عملکرد و موفقیت یک شرکت یا کسب و کار دارد و در بلندمدت میتواند به پویایی و سازگاری آنها با محیطها و شرایط مختلف کمک کند.
یک تجربه کاربری ایدهآل باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟ یک تجربه کاربری (UX) ایدهآل باید مجموعهای از ویژگیها و خصوصیات را داشته باشد تا نیازها و انتظارات کاربران را برآورده سازد. در زیر ویژگیهای یک تجربه کاربری ایدهآل را بیان می کنم:
یک تجربه کاربری ایدهآل
استفاده آسان (Ease of Use):
واحد اساسی یک تجربه کاربری خوب، سادگی در استفاده است. سیستم یا محصول باید بدون نیاز به تلاش و پیچیدگی، به کاربر اجازه دهد تا به آسانی و با لذت از آن استفاده کند.
کاربر محور (User-Centric):
طراحی باید بر اساس نیازها، هدفها و تجربیات واقعی کاربران باشد. تمرکز بر کاربر و درک عمیق از نیازهای او میتواند به ایجاد تجربه کاربری موثر کمک کند.
زیبایی و طراحی جذاب (Aesthetically Pleasing):
طراحی باید جذاب باشد و از نظر گرافیکی و زیبایی تجربه لذتبخش باشد. این امر میتواند به ارتقاء شناخت برند و رضایت کاربر از تجربه کمک کند.
پاسخگویی (Responsiveness):
سیستم یا وبسایت باید به سرعت و با پاسخگویی به هر نوع تغییر در تعاملات کاربران واکنش نشان دهد. این امر از اهمیت زیادی برخوردار است.
تداوم تجربه (Consistency):
تجربه کاربری باید در تمام سیستم یا محصول یکسان باشد تا کاربران بدون گمراهی از بخش به بخش دیگر حرکت کنند.
ارتباط قوی با کاربر (Engagement):
یک تجربه کاربری ایدهآل باید توانایی جلب توجه کاربران و حفظ ارتباط با آنها را داشته باشد. این امر باعث مشارکت بیشتر و پایداری تجربه میشود.
انعطافپذیری (Flexibility):
انعطافپذیری در تجربه کاربری به معنای توانایی سیستم یا محصول در سازگاری با نیازها و ترجیحات مختلف کاربران است. این اصل به کاربران امکان میدهد تا براساس شرایط خود تجربه کاربری خود را شخصی سازی کنند. ویژگیهای انعطافپذیری عبارتند از:
دسترسپذیری (Accessibility):
تجربه کاربری باید برای تمام کاربران، از جمله کاربران با نیازهای ویژه یا محدودیتهای حرکتی، قابل دسترس باشد.
هماهنگی با فناوریهای جدید (Compatibility with New Technologies):
تجربه کاربری باید با تکنولوژیهای جدید سازگاری داشته باشد تا از جدیدترین امکانات و ویژگیها بهرهمند شود.
تعامل با چندین دستگاه (Cross-Device Interaction):
اگر کاربر از چندین دستگاه برای دسترسی به سیستم یا محصول استفاده میکند، تجربه کاربری باید بین این دستگاهها هماهنگ باشد.
گزینههای تنظیمات (Customization Options):
امکانات تنظیمات شخصی سازی به کاربران این امکان را میدهد تا تجربه خود را بر اساس ترجیحات شخصی خود انجام دهند.
پشتیبانی از گوناگونی زبانها و فرهنگها (Multilingual and Cultural Support):
تجربه کاربری باید قابلیت پشتیبانی از گوناگونی زبانها و فرهنگها را داشته باشد.
تعامل با جوانب حسی (Sensory Interaction):
افزودن عناصر حسی مانند صدا، تصاویر و حرکات به تجربه کاربری میتواند آن را زندهتر و جذابتر کند.