کیفیت چیست
تعاریف مختلفی از کارشناسان برای کیفیت وجود دارد:
کیفیت را اینطور تعریف می کنند
- مناسب برای استفاده و مصرف
- انطباق و سازگاری با نیازها
- تغییر ناپذیر بودن
یک تعریف کلی از انجمن کنترل کیفی آمریکا ارائه شده که کیفیت عبارتند از “ویژگی ها و مشخصات فراگیر کالا یا خدمات که بر توانایی و استعداد آن کالا یا خدمت در برآورده ساختن نیازهای ضمنی یا اظهار شده مشتری تاثیر می گذارد.”
- شرکت در چه صورت می تواند ادعا کند که کیفیت را رعایت کرده است؟ در این صورت که هرگاه محصول یا خدمتی که توسط فروشنده عرضه می شود انتظارات مشتری را برآورده کند.
مدیریت کیفیت فراگیرTQM
شرکت ها برای جذب مشتری باید کیفیت محصولات و خدمات خودشان را به بالا ببرند
یک قانون به نام مدیریت کیفیت فراگیر تصویب شده است که سازمان ها و شرکت های مختلف باید بهبود دائمی کیفیت در کلیه فرایندهای سازمانی خود را داشته باشند.
جایزه ای برای شرکت هایی که در مدیریت کیفیت فراگیر از شرکت های رقیب پیشی گرفتن در نظر گرفته شده که ژاپن در سال ۱۹۵۱ به عنوان اولین دریافت کننده این جایزه بود.
هر چقدر مدیریت کیفیت بهتر اعمال شود و هر چقدر کیفیت بالاتر برود رضایتمندی بیشتر میشود و وقتی رضایتمندی مشتری افزایش پیدا کند حاضر است قیمت بالاتری برای محصول بدهد که گاه هزینه تمام شده را برای شرکت پایین تر می آورد و بنابراین سودآوری شرکت افزایش پیدا میکند.
برنامه بازاریابی
یک واحد اقتصادی برای رسیدن به اهداف خود ملزم است در بازار کالا به تهیه برنامه بازاریابی اقدام نماید.
برنامه بازاریابی در دو سطح عمل می کند
- سطح اول برنامه بازاریابی استراتژیک نام دارد که بر اساس تجزیه و تحلیل وضعیت فرصتهای کنونی بازار، اهداف و خط مشی عالی بازاریابی برای شرکت تهیه و تنظیم می شود.
- سطح دوم برنامه ریزی تاکتیکی نام دارد که در واقع تاکتیک های خواسته بازاریابی مانند تعیین نوع تبلیغات، فروش کالا، قیمت گذاری، نوع کانال های توزیع و خدمات پس از آن در بازاریابی شرح داده می شود.
در واقع برنامه بازاریابی یک نوع ابزار برای شرکت است که هدف آن هماهنگ کردن و هدایت کردن تلاش های بازاریابی شرکت است. این برنامه بازاریابی در سازمان های پیشرفته فقط توسط اداره بازاریابی تهیه نمیشود، بلکه این اطلاعات از کلیه قسمت های یک سازمان گرفته شده و از آن ها در این زمینه درخواست کمک می شود.
برنامه بازاریابی نه تنها در سطح واحد بازاریابی بلکه در کلیه واحدها و سطوح مورد استفاده قرار می گیرد. سازمانی از یک چرخه کامل برنامه ریزی، اجرا و کنترل استفاده میکند (در شکل زیر) از اجزای زیر تشکیل شده است.
در قسمت برنامه ریزی، در ابتدا برنامهریزی کلان، برنامه ریزی قسمت، برنامه ریزی واحد اقتصادی و برنامه ریزی برای کالا تشکیل شده است.
در قسمت اجرا، سازماندهی و اجرا صورت میگیرد و در قسمت کنترل، اندازه گیری نتایج، ارزیابی نتایج و اقدامات اصلاحی صورت می گیرد.
ماهیت واحدهای اقتصادیی
یکی از خطاهای شرکت ها و سازمان های مختلف این است که با توجه به دوران پویا و پر از چالش بازارها و در حال تغییر اقتصاد، چگونه می توان یک فعالیت اقتصادی پایدار و ثابت داشت؟ موسسه مشاوره آرتور لیتل برای بیان این موضوع عنوان کرده که اگر به سه مشخصه شرکت ها اهمیت دهند می توانند به اقتصاد پایدار دست یابند.
موسسه سه عامل را به عنوان کلید موفقیت بیان کرد که این عامل ها عبارتند از
- طرف های شرکت
- فرایندها
- منابع
طرف های شرکت
سازمان طرف های شرکت یعنی چی؟ شرکت ها برای سهامداران خود ارزش زیادی قائل بودند و به آنها توجه داشتند، در واقع طرف های شرکت همان مشتریان، کارکنان، فروشندگان و توزیع کنندگان هستند که باید شرکت برای رسیدن به موفقیت به آنان اهمیت دهد.
فرایندها
با داشتن یک برنامه اصولی درست و منسجم اما بدون داشتن فرآیندهای اصولی و منسجم نمی توان موفق شد.
اگر شرکتی با مدیریت درست فرایند های خود جلو برود حتماً به اهداف رضایتبخش خود دست پیدا می کند.
منابع
هر شرکت یک سری منابع خاص خود را دارد و با توجه به آنها برنامهریزی کرده و به تولید کالا مشغول می باشد شرکت ها در زمان های قبل تمام منابع خود را تولید می کردند ولی امروزه به این نتیجه رسیدن که منابع کم اهمیت را می توان از خارج وارد کرد که به آن برون سپاری می گویند، البته به شرطی که این منابع با کیفیت خوب باشند و با قیمت پایین تری نسبت به خود شرکت تهیه شوند.
- شرکت ها برای رسیدن به مزیت رقابتی باید منابع مناسب داشته و قابلیت های اصلی را شناسایی و پرورش دهند.
کلید موفقیت شرکت ها
کلید موفقیت داشتن و پروراندن منابع و قابلیت های اصلی برای شرکت است.
قابلیت های اصلی به این معنا هستند که رقبا نمیتوانند از آنها تقلید کنند، یعنی تقلید از آنها انقدر دشوار است که از داشتن آن ها صرف نظر میکنند و منابع اصلی هستند که مزیت رقابتی شرکت ها را به وجود میآورند و میتوان در قسمتهای وسیعی از آنها استفاده کرد.
سازمان و فرهنگ سازمانی
همانطور که می دانید یک سازمان از ساختار ها، سیاست ها و فرهنگ خاص سازمان تشکیل شده است. ساختار و سیاست ها را مدیریت ترسیم می کند و فرهنگ سازمان را علاوه بر مدیریت افراد و کارکنان و پرسنل شرکت ایجاد می کند.
در واقع حکایت ها، روایات و تجربیاتی که مدیریت و کارکنان تاثیرگذار در شرکت بیان میکند و حتی با بیان باورها و اعتقادات مدیر و مدیران عامل و مدیران مرکزی همه این ها فرهنگ یک سازمان را تشکیل می دهند.
تغبیر ساختارها و سیاست یک شرکت به سختی انجام می گیرد ولی تغییر و تحول در فرهنگ یک شرکت کاری بسیار سخت تر از تغییر ساختار است زیرا این فرهنگ با گوشت و خون و پوست افراد و کارکنان و پرسنل سازمان آمیخته شده است ولی گاهی برای اجرای موفقیت نیاز است علاوه بر تغییر ساختار و سیاست ها فرهنگ یک سازمان نیز تغییر کند.
در ادامه با مطالعات کاربردی 6 با ما همراه باشید.
واحد های اقتصادی و سازمان های جدا متمایزی هستند که تعداد آن ها در جامعه بی شمار است و بانک ها ، واحد های صنفی، موسسات آموزشی و سازمان های دولتی و انواع شرکت ها از جمله واحد های اقتصادی به حساب می آیند.