اصطلاح بازاریابی دیجیتال به استفاده از وب سایت ها ، برنامه ها ، دستگاه های تلفن همراه ، رسانه های اجتماعی ، موتور های جستجو و سایر ابزار های دیجیتال برای تبلیغ و فروش محصولات و خدمات اشاره دارد و بازاریابی دیجیتال با پذیرش گسترده اینترنت در دهه 1990 شروع به محبوب شدن کرد و بازاریابی دیجیتال شامل بسیاری از اصول مشابه با بازاریابی سنتی است و بیشتر به عنوان یک راه اضافی برای شرکت ها در نظر گرفته می شود تا به مشتریان نزدیک شوند و رفتار آنها را درک کنند و شرکت ها بیشتر تکنیک های بازاریابی سنتی و دیجیتال را در استراتژی های خود ترکیب می کنند و اما بازاریابی دیجیتال با مجموعه ای از چالش های خاص خود همراه است.
کار کردن با بازاریابی دیجیتال
بازاریابی طیف وسیعی از تکنیک ها و رسانه ها را در بر می گیرد که شرکت ها می توانند از آنها برای تبلیغ محصولات و خدمات خود به مصرف کنندگان بالقوه و بهبود سهم بازار خود استفاده کنند و برای موفقیت به ترکیبی از تبلیغات و آگاهی در فروش نیاز دارد و بازاریابان حرفه ای این وظایف را یا به صورت داخلی در شرکت های منفرد و یا در خارج از شرکت های بازاریابی انجام می دهند که ممکن است به مشتریان مختلفی خدمات ارائه دهند و در زمانی شرکت ها بر بازاریابی از طریق چاپ و تلویزیون و رادیو تمرکز داشتند و این تنها چیزی بود که داشتند و اگرچه این گزینه ها هنوز وجود دارند که اینترنت راه دیگری را برای دستیابی به مصرف کنندگان به شرکت ها داد و باعث ایجاد بازاریابی دیجیتال شد.
فن آوری ها و روند های جدید شرکت ها را وادار کرد تا استراتژی های بازاریابی خود را تغییر دهند و در بودجه خود تجدید نظر کنند و ایمیل به یک ابزار بازاریابی محبوب در روز های اولیه بازاریابی دیجیتال تبدیل شد و تمرکز روی موتور های جستجو مانند نت اسکیپ معطوف شد که به کسب و کار ها اجازه می داد تا آیتم ها و کلمات کلیدی را برچسبگذاری کنند تا مورد توجه قرار گیرند و توسعه پلتفرم های اجتماعی مانند فیس بوک این امکان را برای شرکت ها فراهم کرد تا داده های کاربران را ردیابی کنند و پیام های خود را به مخاطبان بسیار خاص تحویل دهند و تلفن های هوشمند و سایر دستگاه های قابل حمل این امکان را برای شرکت ها فراهم می کنند که محصولات و خدمات خود را در هر کجا که این مشتریان هستند به مشتریان عرضه کنند و مطالعه ای در مرکز تحقیقات پیو در سال 2022 نشان داد که 76 درصد از بزرگسالان آمریکایی با استفاده از تلفن های خود خرید های آنلاین انجام داده اند.
انواع کانال های دیجیتال مارکتینگ
کانال های بازاریابی دیجیتال از دهه 1990 تکامل یافته اند و همچنان ادامه دارند و در اینجا هشت مورد از رایج ترین کانال هایی که امروزه مورد استفاده قرار می گیرند آورده شده است.
بازاریابی وب سایت : شرکت ها بیشتر از وب سایت خود به عنوان مرکز فعالیت های بازاریابی دیجیتال خود استفاده می کنند و موثر ترین وب سایت ها برند و محصولات و خدمات آن را به شیوه ای واضح و به یاد ماندنی نشان می دهند و یک وب سایت امروزی باید سریع بارگذاری شود و موبایل پسند باشد و به راحتی قابل پیمایش باشد.
تبلیغات پرداخت به ازای هر کلیک : تبلیغات پرداخت به ازای کلیک PPC بازاریابان را قادر می سازد تا از طریق تبلیغات پولی به مخاطبان در اخبار و سایر وب سایت ها و پلت فرم های دیجیتال دست یابند و بازاریابان می توانند کمپین های PPC را در گوگل ، بینگ ، لینکدین ، ایکس یا توئیتر سابق ، پینترست و فیس بوک راه اندازی کنند و تبلیغات خود را به افرادی که عبارات مرتبط با محصولات یا خدماتشان را جستجو می کنند نشان دهند و این کمپین ها می توانند کاربران را بر اساس ویژگی های جمعیتی مانند سن یا جنسیت یا علایق یا مکان خاص آنها تقسیم بندی کنند و پرکاربرد ترین سرویس هایی که برای PPC استفاده می شوند از جمله Google Ads و Facebook Ads هستند.
بازاریابی محتوا
هدف بازاریابی محتوا دستیابی به مشتریان بالقوه از طریق استفاده از محتوای نوشتاری و تصویری یا ویدیویی است که مورد علاقه آنهاست و این محتوا معمولاً در یک وب سایت منتشر می شود و از طریق رسانه های اجتماعی و بازاریابی ایمیلی و بهینه سازی موتور های جستجو یا حتی کمپین های پرداخت به ازای کلیک تبلیغ می شود و بازاریابی محتوا سعی می کند ظریفتر از تبلیغات باشد و ممکن است محصول یا خدماتی که اسپانسر در تلاش برای بازاریابی است به طور آشکار برجسته شود.
بازاریابی ایمیلی
بازاریابی ایمیلی هنوز یکی از موثر ترین کانال های بازاریابی دیجیتال است و اگرچه بسیاری از مردم آن را با هرزنامه مرتبط می دانند و با پیام هایی برخورد می کنند و بسیاری از بازاریابان دیجیتال از دیگر کانال های بازاریابی دیجیتال خود برای جمعآوری نام برای لیست ایمیل های خود استفاده می کنند و از طریق ایمیل مارکتینگ آنها سعی می کنند آن سرنخ ها را به مشتری تبدیل کنند.
بازاریابی از طریق رسانه های اجتماعی
اهداف اولیه کمپین بازاریابی رسانه های اجتماعی ایجاد آگاهی از برند و ایجاد اعتماد است که در بازاریابی رسانه های اجتماعی عمیق تر می شوید و می توانید از آن برای به دست آوردن سرنخ و به عنوان یک کانال بازاریابی یا فروش مستقیم استفاده کنید و پست ها و توییت های تبلیغاتی دو نمونه از بازاریابی رسانه های اجتماعی هستند.
بازاریابی وابسته : بازاریابی وابسته یکی از قدیمی ترین شکل های بازاریابی است و دنیای دیجیتال به آن جان تازه ای بخشیده است و در بازاریابی وابسته شرکت ها و اینفلوئنسر ها فردی محصولات شرکت دیگری را تبلیغ می کنند و هر بار که فروش انجام می شود یا یک سرنخ تازه به لیست آنها اضافه می شود و کمیسیون دریافت می کنند و بسیاری از شرکت های معروف از جمله آمازون برنامه های وابسته دارند که میلیون ها دلار به شرکت های وابسته که به فروش محصولاتشان کمک می کنند و به آنها پرداخت می کنند.
بازاریابی ویدیویی : بسیاری از کاربران اینترنت قبل از تصمیم گیری برای خرید و یادگیری نحوه انجام کاری و خواندن نظر یا فقط برای استراحت به سایت هایی مانند یوتیوب مراجعه می کنند و بازاریابان می توانند از هر یک از چندین پلتفرم بازاریابی ویدیویی از جمله ویدیو های فیس بوک و اینستاگرام و تیک تاک برای اجرای کمپین بازاریابی ویدیویی استفاده کنند و شرکت ها بیشترین موفقیت را در ویدیو با ادغام آن با سئو و بازاریابی محتوا و کمپین های بازاریابی رسانه های اجتماعی گستردهتر پیدا می کنند.
پیامک زدن : شرکت ها از پیام های متنی به طور رسمی به عنوان پیام کوتاه یا سرویس پیام کوتاه شناخته می شوند و برای ارسال اطلاعات در مورد آخرین محصولات و تبلیغات خود استفاده می کنند و سازمان های غیرانتفاعی و نامزد های سیاسی هم از پیامک برای تبلیغ خود و درخواست کمک های مالی استفاده می کنند و امروزه بسیاری از کمپین های بازاریابی این امکان را برای مصرف کنندگان فراهم می کند که از طریق یک پیام متنی ساده پرداخت یا کمک مالی انجام دهند.
شاخص های کلیدی KPI
بازاریابان دیجیتال مانند بازاریابان سنتی از شاخص های کلیدی عملکرد KPI استفاده می کنند و KPI ها به آنها اجازه می دهند تا عملکرد بلند مدت ابتکارات بازاریابی خود را اندازه گیری کنند و آن ها را با تلاش های رقبای خود مقایسه کنند و برخی از رایج ترین KPI هایی هستند که بازاریابان می توانند از آنها برای سنجش میزان عملکرد شان استفاده کنند.
نرخ کلیک : این KPI معمولاً برای اندازهگیری اثربخشی تبلیغات آنلاین، با شمارش تعداد افرادی که روی یک تبلیغ خاص کلیک کردهاند به عنوان درصدی از همه افرادی که ممکن است آن را دیده باشند، استفاده میشود.
نرخ تبدیل : نرخ تبدیل حتی از نرخ کلیک فراتر می رود تا درصد افرادی را که اقدام مورد نظر خود را انجام داده اند مانند خرید با کل مخاطبانی که یک تبلیغ یا تبلیغ خاص به آنها رسیده است مقایسه کنند.
ترافیک رسانه های اجتماعی : این تعداد افراد با نمایه های رسانه های اجتماعی یک شرکت تعامل دارند و این شامل لایک ، دنبال کردن ، بازدید ، اشتراکگذاری و یا سایر اقدامات قابل اندازهگیری است.
ترافیک وب سایت: این معیار تعداد افرادی که از وب سایت یک شرکت در یک بازه زمانی معین بازدید می کنند را ردیابی می کند و در میان کاربرد های دیگر می تواند به شرکت ها کمک کند تا در مورد تأثیرگذاری تلاش های بازاریابی آن ها در هدایت مصرف کنندگان به سایتشان قضاوت کنند.
چالش های دیجیتال مارکتینگ
دنیای دیجیتال چالش های ویژه ای را برای بازاریابان ایجاد می کند و به عنوان مثال کانال های دیجیتال به سرعت گسترش می یابند و بازاریابان باید آنها را دنبال کنند و نحوه استفاده موثر از آنها را بیابند و بازاریابان می توانند تجزیه و تحلیل و استفاده مؤثر از حجم عظیمی از داده هایی را که می توانند از طریق این پلتفرم ها به دست آورند و چالش برانگیز بدانند و مصرف کنندگان به طور فزاینده ای غرق تبلیغات دیجیتال و سایر عوامل حواس پرتی می شوند و جلب توجه آن ها را بیش از پیش دشوارتر می کند.