مایکل پورتر نیروهایی را برای جذابیت بازار نام برده است که به نام 5 نیروی پورتر معروف است.
این نیروها شامل:
تازه واردهای بالقوه
جانشینان محصول
خریداران
فروشندگان یا عرضه کنندگان
چشم و همچشمی رقبای صنعتی می باشد.
تازه واردها
چه تهدید هایی ممکن است از سمت این نیرو ها، سازمان ها و شرکت ها را تهدید کند. یک تهدید این است که، تازه واردها موانعی که برای ورود به و خروج از بازار بوجود می آورند، که همین موضوع برای بازار جذابیت ایجاد می کند. برای ایجاد کسب و کار جذاب ترین قسمت، بازاری است که موانع ورود به آن زیاد باشد. ولی اگر کسی خواست کسب و کارش را رها کند، موانع خروج آن کم باشد.
اگر کسی به دنبال سودآوری بالا باشد، باید وارد قسمتی از بازار شود که موانع ورود بسیار زیاد باشد و موانع خروج نیز بسیار زیاد باشد و نتواند به این راحتی از کسب و کار خود بیرون بیاید.
اگر کسی وارد قسمتی از بازار شد که موانع ورود آن پایین باشد و بدون دردسر کسب و کار خود را راه اندازی کند و موانع خروج هم پایین باشد یعنی هر زمان که اراده کند به راحتی کسب و کار خود را کنار بگذارد در این صورت منافع و درآمد شرکت به صورت ثابت می باشد.
ولی اگر موانع ورود کم و موانع خروج زیاد باشد، بدترین حالتی است که در آن بازار پیش آمده و اصلاً نباید سراغ آن قسمت بازار برای سرمایه گذاری رفت.
جانشینان محصول
تهدیداتی که توسط کالاهای جانشین و مشابه ایجاد می شود به صورت زیر می باشد:
اگر ما محصولی تولید میکنیم که دقیقا آن محصول مشابه و به صورت بالقوه در بازار موجود باشد، این قسمت از بازار فاقد جذابیت می باشد، یعنی بهتر است وارد قسمتی از بازار شویم که کالای مشابه ما به صورت واقعی و بالقوه تولید نشود. وجود کالاهای جانشین باعث به وجود آمدن محدودیت های برای تعیین قیمت فروش می شود و منافع آینده بازار رو تهدید می کنند. منظور از محدودیت برای تعیین قیمت فروش چیست؟
وقتی کالایی به صورت مشابه در بازار به فراوانی باشد، اگر مشتری وارد بازار شود و قیمت محصول شما را بپرسد و به نظرش بالا بیاید به راحتی شما را ترک می کند و محصول رقیب را که با قیمت پایین تری است خریداری می کند. پس دست ما برای تعیین قیمت فروش باز نیست و رقابت بسیار بالا می شود.
قدرت چانه زنی خریدار
تهدید سوم قدرت چانه زنی خریدار است. اگر قسمتی از بازار به صورتی باشد که خریدار به راحتی بتوانند چانه بزنند، به این معنی قدرت زیادی در چانه زنی داشته باشد، این قسمت بازار نیست فاقد جذابیت است فروشندگان باید خریدارانی را پیدا کنند که کمترین قدرت چانه زنی را داشته باشند.
تهدید قدرت فروشندگان به شرکت
اگر بازار به گونه ای باشد که فروشندگان به راحتی بتوانند قیمت های خود را افزایش دهند یا از کیفیت محصولات خود کم کنند این قسمت بازار ارزش سرمایه گذاری ندارد و بهتر است آن را رها کنید.
تهدید رقبای صنعتی
نوعی چشم و همچشمی در فروختن محصولات، اگر قسمتی از بازار را برای فروش محصولات انتخاب کرده اید که در آن قسمت رقبای بسیار زیادی برای آن محصول وجود دارد و رقبا قوی و کارکشته تر اند، این قسمت از بازار را رها کنید. زیرا فاقد جذابیت می باشد. زمانی که رقابت در یک قسمت از بازار زیاد باشد، به مرور حجم تقاضا کاهش پیدا می کند. زیرا آن محصول در بازار به وفور یافت میشود و تقاضا برای آن کاهش می یابد. زمانی که طرح های توسعه برای افزایش ظرفیت در یک در شرکت های مختلف در حال انجام است، در این حالت جذابیت بازار برای شرکت و سازمان ما کاهش پیدا می کند. اگر برای تولید محصول هزینه های سربار بسیار زیاد باشد در این موارد نیز جذابیت بازار کم می شود و در نتیجه باعث افزایش هزینه های رقابتی برای شرکت ها می شود.
رقابت و رقبا
سازمان ها و شرکت ها باید رقبا را جدی بگیرند همانطور که در فکر مشتریان خود هستند و به فکر ایجاد ارزش برای آن ها هستند، باید رقبا را نیز مورد توجه شان قرار دهند. سازمان ها و شرکت هایی موفق می شوند و پیشرفت میکنند که سیستم های جمع آوری اطلاعات درباره رقیب های شان را به صورت مستمر و پیوسته داشته باشند. برای اینکه شرکت ها بتوانند یک برنامه ریزی خوب و اصولی داشته باشند باید رقبای خود را بشناسند. بدون شناخت رقبا نمی توان وارد بازار کار شد و محصولی تولید کرد و در نهایت آن را به راحتی فروخت. باید بدانیم رقبای ما چه کسانی هستند که خط مشی هایی دارند، اهداف و الگو ها و نقاط ضعف و قوت آن ها چه چیزهایی است.
نتیجه گیری
به طور کلی اگر موانع ورود کم و موانع خروج کم باشد درآمد شرکت به صورت کم ولی ثابت و با ثبات است
موانع خروج پایین و موانع ورود زیاد باشد درآمد و فایده برای شرکت زیاد است و به صورت ثابت است.
اگر موانع خروج بسیار زیاد باشند و موانع ورود باشد هرکسی به راحتی بتواند وارد آن قسمت از بازار شود درآمد و فایده ای که به آن می رسد بسیار پایین است و ممکن است هر لحظه کسب و کارش در معرض خطر قرار بگیرد
و در نهایت اگر موانع ورود بسیار زیاد باشد یعنی افراد با سختی بسیار وارد آن حوزه کار شوند و به موانع خروج نیز بسیار زیاد شود، یعنی با سختی بسیار بتوانند آن کار را ترک کند سود و درآمد آنها بالا است اما ممکن است کسب و کارشان در معرض خطر باشد.
رقبا چه افرادی هستند
در خصوص قابلیت جایگزینی محصولات چهار سطح از رقابت به وجود می آید.
رقابت در نام تجاری
رقابت صنعتی
رقابت شکلی
رقابت ژنریک
رقابت در نام تجاری
زمانی که شرکتی با شرکت های دیگر در حال رقابت است محصول و کالای می فروشند که دقیقاً آن ها هم همان محصول را می فروشند حتی به مشتریان مشابه و حتی با همان قیمت عرضه می کنند. شرکت ها رقابت نام تجاری را انجام می دهند، یعنی در نام تجاری با هم رقابت می کنند.
رقابت صنعتی
زمانی که شرکتی کالا یا محصولاتی در طبقه کالای مشابه خود را بفروشد در این صورت رقابت رقابت صنعتی می باشد.
رقابت شکلی
زمانی که شرکتی کالاهای تولید می کند که خدمات مشابه ای باشد که های دیگر ارائه می کنند آن ها رقابت شکلی را ارائه می دهند. معنی این شرکت رقیب خود را شرکت های می دانند که کالاهایی تولید می کنند که خدمات مشابهی ارائه می دهند.
رقابت ژنریک
اگر شرکت ها در تصاحب وجوه مصرفی مصرف کنندگان با هم رقابت کنند رقابت ژنریک رخ داده است.
در ادامه مطالب خواندنی با ما همراه باشید.
در تجزیه و تحلیل صنعت با توجه به اهداف تعیین شده از مدل های متفاوتی بهره گرفته می شود که تقریباً تمامی این مدل ها متشکل از سه عنصر اصلی است 1. نیروهای نهفته موثر بر صنعت 2. جذابیت کلی صنعت 3. عوامل حیاتی که موفقیت یک شرکت در صنعت را تعیین می نمایند.