برنامه ریزی استراتژیک

 برای انجام دادن برنامه ریزی استراتژیک هشت مرحله باید در نظر گرفته شود.

رسالت واحد اقتصادی

بررسی محیط بیرونی

تجزیه و تحلیل محیط درونی

تعیین هدف

تعیین خط مشی

تنظیم برنامه

اجرا

بازخورد و کنترل

و در ادامه به بررسی محیط درونی می پردازیم.

بررسی محیط درونی

تجزیه و تحلیل محیط درونی در خصوص مسایل خود سازمان می باشد. پی بردن به توانمندی های سازمان و اینکه شرکت از چه توانمندی هایی تشکیل شده و قرار است با آن ها جلو برود و به امید چه توانمندی‌هایی برای آینده برنامه ریزی کرده است و اینکه آیا شرکت نقطه ضعف دارد، آیا نقاط ضعف خود را میشناسد آیا برای برطرف کردن این نقاط ضعف برنامه ریزی دارد.

پیدا کردن توانمندی‌ها و پیدا کردن نقاط ضعف از الزامات ضروری برای شرکت می باشند.

هر سازمان یا شرکت برای بخش های اقتصادی خود باید توانمندی ها و نقاط ضعف درونی خود را به طور مداوم بررسی کنند.

واحدهای مختلف مانند بازاریابی، مالی، تولید و واحد تحقیق و توسعه باید هر کدام به طور جداگانه مورد بررسی قرار گیرند و نقاط ضعف و قوت آن ها را یادداشت کنند اینکه بزرگترین نقطه قوت هر کدام چیست یا بزرگ ترین نقطه ضعف چیست.

تقسیم بندی نیروهای کلان و نیروهای خرد برای بررسی محیط

محیط یک شرکت از نیروهای خارجی کلان و نیروهای محیط خرد تشکیل شده است.

 نیروهای خارجی محیط کلان شامل جمعیت شناختی، اقتصادی، تکنولوژی، سیاسی، قانونی، اجتماعی، فرهنگی می‌باشد که مسلماً روی یک شرکت تاثیر می گذارند و می توان فرصت ها و تهدیدهایی که شرکت از این نظر با آن ها مواجه است، برای بهبود و پیشرفت فعالیت ها برنامه ریزی کرد.

نیروهای خرد شامل مشتریان، رقبا، کانال های توزیع و فروشندگان مواد اولیه هستند برای این ها نیز باید برنامه‌ریزی داشته و فرصتها و تهدیدهای این محیط را نیز باید برآورد کرد.

استفاده از فرصت ها و ممانعت از تهدید ها

برای دستیابی به فرصت ها می توان از جذابیت و مواردی که احتمال موفقیت شرکت را افزایش می‌دهد استفاده کرد.

تهدید ها در واقع چیزهایی هستند که باعث شرایط نامطلوب و نامساعد برای شرکت می شوند که در نهایت باعث کاهش فروش و سودآوری می شوند.

می توان برای تهدیدها دسته بندی داشت و تهدیدهایی که بیشترین خطر و بیشترین احتمال وقوع را دارند در دسته بندی با الویت کمترین و پرخطرترین مورد قرار داد و با توجه به این موارد یک برنامه ریزی درست برای جلوگیری از این تهدیدها تعیین نمود.

در ماتریس فرصت با توجه به جذابیت و احتمال موفقیت میتوان جدول زیر را تهیه نمود.

ماتریس فرصت

در ماتریس تهدید با توجه به میزان خطر و احتمال وقوع آن می توان جدول زیر را تهیه نمود.

ماتریس تهدید

خط مشی فرصت ها و تهدیدها

مدیریت با بررسی جداول فرصت ها و تهدیدها چهار خط مشی را در مقابل هر شرکت و هر سازمانی قرار می دهد.

رشته فعالیت ایده آل:

 در این حالت فرصت های عمده و بزرگ بسیار زیاد وجود دارد و در مقابل تهدیدات عمده به صورت محدود وجود دارد.

رشته فعالیت پرمخاطره:

در این حالت فرصت ها و تهدیدات بسیاری برای شرکت وجود دارد

یک رشته فعالیت بالغ:

در این حالت برای سازمان فرصت های عمده محدود و تهدیدات اندکی هم در مقابل برای آن وجود دارد.

یک رشته فعالیت مسئله دار:

فرصت ها محدود برای شرکت و اما تهدیدات بسیار زیادی در پی است.

 شرکت ها با توجه به دست آوردن هر یک از این موراد  و با بررسی فرصت‌ها و تهدیدها و می توانند تصمیم بگیرند که آیا می توانند برای محصولات جدید و فعالیت های دیگر اقدام بکنند و در ضمن  می‌تواند بهترین تصمیمات را بگیرند.

تعیین هدف

پس از تجزیه و تحلیل نقاط قوت و ضعف فرصت ها و تهدیدها به مرحله تعیین اهداف خاص می رسیماهداف سازمان از چهار معیار برخوردار است نخست باید دارای سلسله مراتب باشدباید به صورت کمی و قابل سنجش بیان بشودسوم اهداف باید واقع بینانه و تعیین شوندچهارم اهداف باید با هم سازگاری داشته باشند این طور نباشد که اهداف قسمت بازاریابی با قسمت مالی و قسمت تولید و قسمت تحقیق و توسعه همسویی و همخوانی نداشته باشند.

تعیین خط مشی

هر شرکت یا سازمانی باید برای اهداف کلان خود خط مشی داشته باشد. خط مشی ها فراوان هستند اما به گفته مایکل پورتر سه خط مشی اساسی وجود دارد که شامل رهبری هزینه، تمایز و تمرکز می باشند.

رهبری هزینه

 در رهبری هزینه، هدف سهم بازار است که شرکت می خواهد سهم بزرگی از بازار را داشته باشد و در این کار با حداقل کردن هزینه تولید و توزیع می توانند قیمت فروش کمتری داشته باشد و در نتیجه بهتر می تواند سهم بزرگی از بازار را به دست آورد.

تمایز

سازمان هایی که تمایز را پیش گرفته‌اند، مزیت رقابتی برتر نسبت به شرکت های دیگر، عملکرد بهتر، از مهمترین دغدغه آنها می باشد. در این حالت چون عملکرد و کیفیت محصولات بالا می باشد می توانند قیمت بالاتری را برای فروش قرار دهند.

تمرکز

تمرکز در این حالت به جای تمرکز بر قسمتی بزرگ از بازار، قسمت محدود یا به قسمت های کوچکی در بازار توجه می کند.

گروه های استراتژی چیست؟

گروه های استراتژی چیست؟

به گفته مایکل پورتر شرکت ها و موسساتی که یک خط مشی را دنبال می کنند یا یک بازار هدف مشابهی را دنبال می کند، در یک گروه استراتژیک یا گروه هایی با همبستگی استراتژیک قرار می گیرند.
همبستگی های استراتژیک به چهار طبقه تقسیم می شوند.
1. همبستگی در زمینه کالا و خدمات: به این معناست که یک شرکت اجازه استفاده از دانش خود را به شرکت دیگر می دهد و آن شرکت می تواند کالای دیگری را تولید کند
2. همبستگی در زمینه تبلیغات: در این حالت یک شرکت توافق می کند که برای محصول یا خدمت شرکت دیگری تبلیغات انجام دهند.

3. همبستگی در ارائه خدمات: شرکت می پذیرد برای شرکت دیگر خدمات پشتیبانی از محصول را انجام دهد.
4. همکاری در زمینه قیمت گذاری: شرکت ها در زمینه قیمت گذاری با یکدیگر همکاری دارند

تنظیم برنامه

پس از تعیین خط مشی های اصلی شرکت نوبت به تنظیم برنامه و تصمیم گیری درباره تهیه برنامه می باشد.

مرحله اجرا

اگر یک شرکت یا سازمانی خط مشی مشخص و یک برنامه مشخص داشته باشد ولی در اجرا نتواند به درستی برنامه ها و خط مشی را اجرا کند هیچ کدام از این تنظیمات مفید نخواهد بود.

بازخورد و کنترل

بازخورد و کنترل

مرحله آخر بازخورد و کنترل است.

پس از اجرا نوبت به کنترل و بازخورد گرفتن از برنامه ها می رسد، وقت آن رسیده بررسی شود آیا محیط داخلی و خارجی به طور دقیق بررسی و سنجیده شده است؟ آیا برنامه تدوین شده مناسب بوده، آیا خط مشی های تنظیم شده درست بوده اند  یا نه؟ باید همه برنامه ها به ترتیب کنترل و بازنگری شوند.

پیتر دراکر می گوید انجام دادن کار درست( که همان اثربخشی است) مهمتر از انجام دادن درست کارها (که همان کارایی است) می باشد البته خاطر نشان می کنم موفق ترین شرکت ها در هر دو زمینه برتری دارند.

در ادامه مطالب با مطالعات کاربردی جدیدتر با ما همراه باشید.

توسعه سازمانی یکی از رویکرد های مدیریتی است که به صورت سیستماتیک به‌ دنبال بهبود عملکرد و توسعه توانایی‌ های سازمان برای رشد و تغییر است و برای رسیدن به این هدف توسعه سازمانی علاوه بر عملکرد سازمان بر موضوعاتی مانند فرهنگ سازمانی ، مدیریت دانش ، مدیریت سازمانی تمرکز می‌ کند.